[ خواب!، مُزدِ بیداری است! ]
دیشب ام، چونکه مِی ِ خواب!، به رگها بدوید؛ مست گشتم! - من ازآن حال و، ازین شهدِ نوید! : خوابِ خوش! گوهری ازراستی و، پاکدلی ست! _ روزاگرنیک! َروی، خواب؛ کند کارِ نبید!. هاشم شریفی << بودش >> دانمارک 21,12,1999 Helsingør
|