پیشکش به هستی ِ دادگر!
سختها! آیند و، هرکس را! ازآنها بهره ای ست! _
گرچه شادی رفت و، یک بی بهره شد، یک بهره وَر...
آفرین بر[ دست و دل بازی ] ش، در پایان ِ َبزم! _
همـّه را! یکسان رسانـَد بهره! این [ خوش دادگر ]!.
هاشم شریفی هلسینگور دانمارک 30/11/2010 Helsingør |